بررسی علل فرار نوجوانان از خانه

 فرار از خانه و اقدام به دوری و برنگشتن به منزل و ترک اعضای خانواده، بدون اجازه والدین یا سرپرست قانونی خود، در واقع نوعی واکنش نسبت به شرایطی است که از نظر فرد نامساعد، غیر قابل تحمل و بعضا تغییر ناپذیر است . این معضل را از دیدگاه آقای حامد اختیاری و خانم مریم پائیزی بررسی می کنیم . 

این عمل معمولا به عنوان روشی جهت کاهش نارضایتی و خلاصی از محرک های آزار دهنده، مضر و دستیابی به خواسته های مورد نظر و عموما آرزوهای دور و دراز انجام می شود .
امروز در اکثر کشورهای جهان فرار از خانه به یک معضل جدی اجتماعی تبدیل شده است . در جامعه ی ما نیز، فرار دختران به یک معضل مطرح است .
در شرایطی ممکن است که اقدام به فرار به همراه فردی از جنس مخالف با زمینه ی دوستی و قرار ملاقات انجام شود . اخیرا موردی از فرارهای گروهی بین دختران مشاهده شده، اما اغلب دختران به تنهایی فرار می کنند . 
اغلب فرارها از شهرستانها به مرکز و یا شهرستانها به مراکز و یا شهرهای بزرگ انجام می شود . هر چند مبدا و مقصد معدودی از فرارها نیز برعکس است . و گاهی نیز از شهرهای کوچک و بزرگ به قصد عزیمت به کشورهای دیگر اتفاق می افتد .
برخی از دختران برای نخستین بار اقدام به فرار می کنند و دسته ای دیگر علی رغم تلاش های مددکاران جهت بازگشت به محیط خانه و خانواده مجددا از محیط خانه می گیریزند .

عوامل موثر در فرار فرزندان :

آسیب های اجتماعی، نظیر فرار از خانه دارای زمینه ها و ابعاد مختلفی هستند و عوامل گوناگونی از جمله عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی در شکل گیری آن موثر است .
روابط در خانواده یکی از عوامل مهم تاثیرگذار در فرار نوجوانان از خانه می باشد که خود به چند عامل تقسیم می شود :

1- خشونت :

فرار از خانه یکی از بازتابهای خشونت خانوادگی است که به دلیل اثرات اجتماعی قابل تامل است . اعمال خشونت های روحی و جسمی از سوی اعضای خانواده ،عامل بسیار مهمی در فرار دختران است . بسیاری از دخترانی که قربانی این خشونت هستند .
به دلیل ترس از آزاردهندگان و آبروی خویش،جرات  اظهار مشکلاتشان را ندارند، بنابراین از خانه فرار میکنند و در شرایطی که از سوی نیروی امنیتی مجبور به بازگشت شوند، تمایلی به این کار ندارند، زیرا از محیط ناامن خانه می هراسند

2- تبعیض :

بسیاری از والدین آگاهانه یا ناآگاهانه با تبعیض بین فرزندان ، موجب اختلاف بین آنها و دلسردیشان از زندگی می شوند . تبعیض در برخورد با خطاها و اشتباهات فرزندان دختر و پسر و تنبیه تبعیض آمیز بر اساس برتری پسر بر  دختر یا برعکس موجب سلب اعتماد به نفس و بدبینی فرزندان نسبت به والدین می شود . تبعیض با روحیه ی حساس و عزت نفس دختران منافات دارد و آسیب های جبران ناپذیری را بر روح و روان آنها وارد میکند . 

3- محدودیت مطلق :

در این نوع شیوه ی تربیتی ،فرزندان از آزادی و اختیار لازم و متناسب با سن و شرایط خویش محرومند و باید نظر والدین را بدون آگاهی از علت آن انجام دهند و حق اظهار نظر، دخالت یا تصمیم گیری را ندارند . در این خانواده ها به خواسته های مادی و معنوی فرزندان توجهی نمیشود، بنابراین توانایی و مقاومت آنها در هم می شکند و از هر فرصتی جهت پیروی نکردن از هنجارهای خانواده بهره میبرند . و درصدد هستند با فرار از خانه از این محدودیت ها رهایی یابند .

4- آزادی مطلق :

همانطور که بی توجهی به نیازهای عاطفی فرزندان می تواند عامل فرار از کانون خانواده باشد، توجه بیش از حد متعارف و دسترسی بیش از حد به امکانات فراتر از نیازهای سنی فرزند و آزادی های بی قید و شرط در خانواده هم نی تواند زمینه ی مسائلی چون فرار از خانه را ایجاد کند .
وقتی تمایلات و خواسته های بیش از حد فرزندان به راحتی محقق شود،  به محض وقوع مشکلات، بحران ها  و فشارهای زندگی که در آن امکان تحقق برخی از آرزوهای سلب می شود . و یا در شرایطی که خواسته های فرزند به افراط میگراید و والدین با آن مخالفت میکنند،
فرزند به دلیل تربیت عاطفی نادرست، درک نکردن منطقی شرایط، نازپروری و کاهش دامنه ی استقامت، و طغیان کرده و همین امر موجب دوری از والدین و اعضای خانواده می شود، در نهایت می تواند زمینه فرار از خانه را فراهم آورد .
دراین شرایط مسائل بسیار کوچک به دلیل پایین بودن آستانه ی مقاومت، در نظر فرد، بزرگ و غیر قابل جلوه می کند. چنین فردی پس از فرار نیز اقدام خود را توجیه می کند و به متهم کردن اطرافیان می پردازد و معتقد است فرار او در جهت احقاق حقوق از دست رفته ی خود بوده است . این وضعیت در بین طبقات مرفه و غنی جامعه بیشتر مشاهده می شود .

پیامدهای خانوادگی فرار دختران از خانه :

فرار دختران می تواند بزرگترین لطمه و ضربه برای حیثیت و شرافت خانوادگی فرد باشد .
این عمل اولا نشانه ای از ناکارآمدی خانواده در تربیت فرزند، تعارض بین والدین و فرزندان و اختلاف خانوادگی باشد و ثانیا از آنجا که فرجام و سرانجام دختران دراکثر موارد، گرفتار شدن در باندهای فساد و فحشا، ارتکاب جرائم اخلاقی است. بنابراین فرار به منزله ی لکه ی ننگ و بدنامی برای خانواده محسوب می شود و بدین لحاظ است که فرار دختران کمتر توسط خانواده گزارش می شود و اغلب پس از بی نتیجه  ماندن جستجو ها و تلاش خانوادگی، فرار دختران به عنوان گم شدن دختر یا دزدیده شدن او به مراجع انتظامی و قضایی گزارش می شود .
از طرف دیگر دختران فراری با درگیر شدن در مسائل غیراخلاقی نمی توانند به خانواده ها بازگردند مگر آنکه خانواده به این نکته توجه کند که نپذیرفتن فرد به معنای فروغلتدین هرچه بیشتر او در منجلاب فساد و تباهی است . در هرحال زندگی دختر فراری در صورت بازگشت به منزل نیزهمراه با مشکلات مضاعف خواهد بود .

نقش والدین :

معمولا دختران نوجوان به دلیل فشارخانوده، کنترل شدید و محدودیت در معاشرت با دوستان، بیشتراز پسران دست به فرار می زنند و درصورت فرار، اغلب به خانه دوستان خود، پارک ها و اماکن عمومی پناه می برند. از سوی دیگر، این دختران به علت شرایط سنی، بلوغ جنسی و گرایش به خودنمایی و جذب و جلب جنس مخالف، زمینه ی مساعدی برای انحراف و فساد اخلاقی دارند. یکی از مهم ترین خطرهایی که این گونه دختران را تهدید می کند ابتلا به بیماریهای مقاربتی ناشی از ارتباط نامشرع آنها با جنس مخالف است . بنابراین آموزش راهکارهای کارآمد در کاهش و پیشگیری ازاین معضل امری ضروری است . در زیر به ارئه ی چندین راهکار می پردازیم :

  1. رشد جنسی دوران بلوغ ایجاب می کند که آموزش های لازم درباه ی بهداشت جنسی به نوجوانان، به ویژه دختران ارائه شود تا آنها پیشاپیش از دگرگونی جنسی و عاطفی خود دردوران یاد شده آگاهی یابند. آماده برخورد منطقی و مناسب با آن باشند .
  2. برای پیشگیری از انحرافات و ناسازگاری جنسی، آموزش مسائل جنسی دوران بلوغ ضروری است . البته، منظور از این آموزش ها، تشریح اعمال جنسی نیست . 
  3. آموزش مسائل جنسی باید درخانواده و توسط والدین انجام پذیرد دراین میان، نقش مادران و پرورش شخصیت فرزندان و به ویژه دختران اهمیت خاصی دارد . 
  4.  درزمینه نقش خانواده و والدین درآموزش صحیح فرزندان و پیشگیری از انحراف آنها، می توان به آموزش و ارائه اطلاعات لازم به نوجوانان درباره ی تغییرات جسمی، زیستی، جنسی، روانی و اجتماعی در زمان مناسب پرداخت.
  5. آشنا ساختن نوجوانان ( به ویژه دختران ) با عملکرد دستگاه باروری.
  6. ایجاد فضای امن و محبت آمیز و توام با احترام درخانواده.
  7. واگذاری مسئولیت به نوجوانان متناسب با توان آنها .
  8. رفع ترس ها و نگرانی ها دوران نوجوانی .
  9.  فراهم ساختن فرصت ها و امکانات لازم در زمینه فعالیت های ورزشی، هنری و تفریحی سالم برای نوجوانان و ... اشاره کرد .

کلید واژه ها

نوجوان

راهکار تربیتی

مدرسه

آسیب های اجتماعی

سلامت روانی

تحلیل رفتاری

دانش آموز

معلم

نویسنده:

مریم برزویی

پست قبلی

فیلم سلام بمبئی

پست بعدی

تئوری موسیقی- قسمت دهم

در همین رابطه بخوانید :

درباره این مطلب دیدگاهی بنویسید...

نام :
وب سایت :
دیدگاه :
پست الکترونیک :
نشانی پست الکترونیک شما نمایش داده نخواهد شد.